امروز نبودی ببینی چه کردم سر امتحان...کلی تقلب...!روم سیاه..شرمنده.البته من بیشتر رسوندم به بچه ها. امروز میدونی یاد چی افتادم؟ اولین امتحان دوره کارشناسیم یادته؟با کلی ذوق و شوق... ولی شب قبلش یهو همه چی خراب شد. یادته که؟ روزی که رفتی...حالا پنج سال و هفت ماه گذشته و من امروز اولین کارشناسی ارشدم رو دادم. و تو همچنان نیسی... حتی دیگه از دور هم نمیبینمت.یا اتفاقی توی خیابون. اصلا هنوزم توی این شهر لعنتی غم گرفته ای؟ دعا کن امتحانام خوب شه. نگرانم. یه تصمیمی همین الان گرفتم. میخوام اگه زنده بودم اولین امتحان دکترامو هم ترم یک بیام برات بنویسم. دعا کن بشه. خنده داره یه ارزو بکنم؟ خدایا میخوام تا اون موقع برگرده دوباره پیشم بمونه. هه...!خودمم از ارزوم خنده ام گرفت.میدونی که هنوزم به یادتم؟ هیس...اینو اروم میگم...میدونی که هنوز دوستت دارم؟

جداییمون شد پنج سال و هفت ماه و یک روز ...